ریحانه ساداتریحانه سادات، تا این لحظه: 14 سال و 19 روز سن داره

ღریحانه با طعم عسلღ

پیشم نیستی

1390/2/1 12:45
نویسنده : آبجی فهیمه
501 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گلم:

من دیشب خونه ی عمه خوابیدم،صبح که اومدم دیدم نیستی.چون مامانی می خواست بره سرکار...شما رو برده پیش زهرا جون(بزرگ که شدی ازم بپرس تا بگم زهرا کیه)

دلم برات یه ذره شده گلم...انشالله زودتر مامان تعطیل شن تا تو بیای...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان غزل
1 اردیبهشت 90 12:26
سلام ابجی فهیمه.
ممنون از حضورت.
ریحانه جون خیلی بانمکه.
عزیزم با چه اسمی لینکت کنم؟

ممنون از لطفتون
بابامحسن
1 اردیبهشت 90 12:39
ای بابا نظر اول من انگار نرسید پس دوباره میگم :
شما بی درنگ لینک شدین .. امیدوارم بچه های ما در آینده ازدست ما راضی باشن که اینجا براشون دوست پیدا کردیم ... بقیه اش با خودشون ... موفق و موئد باشید ابجی مهربون


ممنون از لطفتون...وب شما هم با افتخار لینک شد...انشالله
مامان غزل
1 اردیبهشت 90 12:45
سلام عزیزم.
این کامنتو حذفش کن این جور ادما مریضا.

عزیزم لینکت کردم .
شما هم با غزل کوچولو لینک کن .موفق باشی ابجی فهیمه.


ممنون از لطفتون...به چشم.حذفش کردم.
وب شما هم با افتخار لینک میشه.
نسترن
1 اردیبهشت 90 16:46
سلام آبجی فهمیه عزیز. منم لینکت کردم. از مهربونیت ممنونم

ممنون مامان نسترن گل
سارا
1 اردیبهشت 90 16:55
سلام آبجی فهمیه گل چه وبلاگ قشنگی به ما هم سربزن
مامان روان شناس
1 اردیبهشت 90 22:23
عزیزم من شما رو لینک کردم شما هم اگه خواستی آدرس بلاگفای من رو لیینک کن مرسی خواهر مهربون مامان بشی چی کار می کنی

ممنون...منم وبتون رو با افتخار لینک کردم.
من ازدواج کردم...انشالله که برای بچه های خودم هم مامان خوبی بشم......

مامان فرشته
2 اردیبهشت 90 0:46
سلام فهیمه جان خوبی خانمی
چه خواهر مهربونی
این نظراتو پاک کن گلم
باید عادت کنی به اینجور نظرات متاسفانه
منم بی نصیب نیستم اما دیگه اهمیت نمی دم
شما هم اهمیت نده گلم همین
دیگه راه حل دیگه ای نداره
سلام:ممنون از لطفتون.چشم..پاکش می کنم