تاخیر طولانی مدت
سلام سلام سلام:
از اون جایی که داداش علی ناقلا به وب سر نمی زنه ...مجبورم خودم بیام و از شیرین کاریهای ریحانه نفس بنویسم.
1-ریحانه خانم دیگه الان به خوبی راه میره و کلی شیطونی می کنه.
2-هر کس از هر جا که وارد میشه ، ریحانه کوشولو با اون زبون شیرینش بهش سلام می کنه و می گه: دَ لااااااااام
3- چند روز پیش موچین منو برداشته بود و به ابروهاش میزد...از تعجب چشمام زده بود بیرون...واقعا باهوشه....
4- روز قدس ریحانه پیش من موند و مامان و بابا رفتن راهپیمایی...ریحانه کوچولو خیلی زود از خواب بیدار شد و منم مجبور شدم پا به پاش بیدار بمونم...براش تخم بلدرچین درست کردم و بهش دادم...موقعی که خراب کرده بود شستمش و کلی باهاش بازی کردم...بالاخره باید ما هم یاد بگیریم دیگه...
جالب این جاست که اصلا از خراب کاریهاش عصبانی نمی شدم و با حوصله برطرفش می کردم.خدا رو شکر.
5- به همه ی خانوما میگه مانی( مامانی)
6-وقتی مامان بالش رو می زارن که شیرش بدن تند خودشو پرت میکنه روی بالش و از خوشحالی با صدای بلند می خنده
7- چپ میره، راست میره، هی میگه :آب بادی(آب بازی)...عاشق آب بازیه...
8-به راحتی از تخت بالا و پایین میره
9- با هر آهنگی هم شروع به نی نای نای می کنه...حالا فرقی نمیکنه که شاد باشه یا غمناک
خب اینم از شیرین کاریهای ریحانه خانوم که تو این مدت انجام میداده...انشالله میام و عکسهای قشنگ و جدیدشو میزارم.
ممنون از همه ی عزیزانی که به یادمون بودن...همتون رو دوست داریم.